امیرسامامیرسام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

پسر ما امیرسام

شروع کلاس های شنا

کم کم یگه داره هوا گرم میشه و مامی تصمیم گرفته که آشنایی با آب و آب بازی و شنا کردنو یواش یواش به شما آموزش بده برای همین تصمیم گرفتم فعلا با هفته ای 1 دفعه وبعدا 2 بار یا 3 بار در هفته کلاسای شنارو شروع کنیم مامی خیلی آب بازی رو دوست داری نمکی من البته دفعه اول دادا نیما باهان اومد توی آب و باهاش کلی کیف کردی     اینجا فهمیدی دارم با موبایلم ازت عکس می گیرم دستتو گذاشتی رو گوشت یعنی الوووو           ...
12 فروردين 1393

پسر 16 ماهه مامان

امیر سام عزیز 16 ماهگیت مبارک گل پسرم   دیگه چیزی نمونده که 500 روزه بشی و کیکت رو فوت کنی البته این ماه دیگه قراره خودت شمعتو فوت کنی چون یاد گرفتی که چطوری شمعارو فوت می کنن شیطون بلا شیطون بلا شیطون بلای مامان ، فوق العاده کنجکاو و عاشق پیدا کردن چیزای جدید اینایی که گفتم از خصوصیات جدید امیرسام هست دیگه متونم به جرات بگم که وقتی دارم با شما حرف میزنم کامل حرفامو می فهمی و باید بهت آفرین بگم که وقتی میگم "  نه " کاملا گوش میکنی و از کاری که میکردی دست میکشی اتفاق مهم در 16 ماهگی کوتاه کردن موهای شما بود مامانی و بابایی به خاطر امیرسامی یه کودتای بزرگ انجام دادن و رفتیم و موهای امیرسامی رو کوتاه کوتاه کردیم ا...
12 فروردين 1393

بدون عنوان

دوردونه يدونه اميرسام نمونه ، خوشگلم قشنگم تو بودي يكي يدونه اين شعرو هميشه برات ميخونم و شما خيلي دوست داري و باهاش نيناي ناي ميكني    يه خبر خوب: درامدن ٢ دندان ديگه      تبريك ميگم پسرم قهرمان مامان ، اخه يكيش اسياب هستش ديدم نوك زده از فك بالا البته اونطرفش هم همين روزا بايد دربياد چون لثه خوشگل صورتيت ورم كرده و اون يكي از فك پايين هستش قوربون تك تك مرواريداي پسرم برم  که یواش یواش و بی صدا دارن در میان و دیگه راحت راحت میشی موش کوچولوی مامی از كاراي جديد بگم : ازت مي پرسم ببيي ميگه ؟ و شما جواب ميدي ........ بَه دايم تا صداي اهنگ مخصوصا شاد پخش ميشه شروع به رقصيدن ميكني عاشق عمو پورنگ...
12 فروردين 1393

سال نو مبارک

      سال نو مبارک،امیدوارم سال 1393 ، سال خوبی برات باشه پسر خوشگلم و کلی تجربیات جدید بدست بیاری و من و بابایی رو کلی شگفت زده کنی عشق مامی امسال از خداوند بزرگ برات آرزوی سلامتی و تندرستی رو کردم که همیشه و همیشه همینطور سرزنده و شاداب ببینمت و با خندهات بخندم و از خوشحالیات خوشحال بشم همیشه خوشحال و شاد باش پسر دوست داشتنی    سر سفره هفت سین خیلی خوشحال و شاد بودی به رسم هرسال خونه خودمون سال رو تحویل کردیم و بعدش رفتیم خونه باباجون و مامان جون شام اونجا دعوت بودیم و سبزی پلو و ماهی به همراه آش رشته که رسمون هست رو خوردیم شما هم بسیار بسیار شاد و شنگول بودی   آماده رفتن به عید دیدن...
12 فروردين 1393
1